سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی تجهیزات گیمینگ و انواع بازی ها

با بهترین بازی های کوجیما آشنا شوید

    نظر

هیدئو کوجیما را نابغه بازیسازی و داستان های بازی می نامند. او خالق بازی های متال گیر است و این روزها با بازی دث استرندینگ بیش از پیش اسم خود را بر زبان ها انداخته. در ادامه با بهترین بازی های کمپانی کوجیما آشنا شوید.

معرفی بهترین بازی های کوجیما

هیدئو کوجیما کارگردان و خالق مجموعه بازی‌های «متال گیر» است. او در روز 23 آگوست سال 1963 میلادی به دنیا آمد و بیشتر کودکی‌اش را مشغول فیلم دیدن بود. هیدئو کوجیما که در کنار سینما، به کتاب خواندن و مخصوصا خواندن رمان‌های جنگی و جاسوسی علاقه‌ی بسیار داشت، در نوجوانی برای خود رمان‌هایی هم نوشته بود. کوجیما می‌گوید که داستان‌های کوتاهی که برای نشریات می‌فرستاد، 400 صفحه بودند و به همین دلیل چاپ نمی‌شدند. با این حال، کوجیما برای مدتی فیلم، سینما و کتاب را رها کرد و در دانشگاه اقتصاد خواند. با تمام شدن درسش، هیدئو مدتی به دنبال شغل گشت تا این که پس از بازی کردن تاثیرگذارترین بازی تاریخ یعنی «سوپر ماریو» تصمیم گرفت وارد صنعت بازی‌های ویدیویی شود.

کوجیما می‌گوید او از همان ابتدا با دیدن سوپر ماریو آینده‌ی داستان‌گویی را در بازی‌های ویدیویی دیده بود. خالق مجموعه‌ی متال گیر که درس کامپیوتر نخوانده بود و چیزی از برنامه‌نویسی نمی‌دانست، به عنوان مدیر پروژه در شرکت کونامی استخدام شد. اواخر دهه‌ی هشتاد و با محبوبیت بازی‌های جنگی و نظامی، کوجیما هم تصمیم می‌گیرد تا در پروژه‌ی بعدی‌اش، یک بازی جنگی بسازد. او ایده‌اش را با تیم خود مطرح می‌کند و همگی ایده‌ی او را رد می‌کنند. کوجیما سپس مستقیما پیش مدیران بالارتبه‌ی کونامی می‌رود و ایده‌اش را دوباره برای آ‌ن‌ها مطرح می‌کند؛ یک بازی جنگی که شخصیت اصلی‌اش به جای اسلحه، تنها یک پاکت سیگار و یک هدبند دارد.

هیدئو کوجیما و تاسیس کمپانی کوجیما پروداکشنز

کوجیما پروداکشنز یک استودیوی ژاپنی توسعه‌دهنده بازی‌های ویدئویی زیر نظر هیدئو کوجیما، طراح و سخنگوی سابق شرکت کونامی و همچنین خالق مجموعه متال گیر است. این استودیو که به عنوان شرکت تابعه کونامی به‌شمار می‌رفت، در 1 آوریل 2005 تأسیس شده‌است و دفتر مرکزی آن در روپونگی، توکیو واقع است. در دسامبر 2015، قرارداد کاری کوجیما با شرکت کونامی به‌طور رسمی فسخ شد و او اعلام کرد کوجیما پروداکشنز را بازسازی کرده و استودیو مستقل جدید خود را تشکیل داده است. او همچنین تأیید کرد با همکاری سونی در حال ساخت یک پروژه جدید برای کنسول پلی‌استیشن 4 و مایکروسافت ویندوز هستند.

بهترین بازی های کمپانی کوجیما پروداکشنز

در زیر به معرفی بهترین بازی های کوجیما پروداکشنز خواهیم پرداخت:

بازی دث استرندینگ Death Stranding

بازی دث استرینگ از بهترین بازی های کوجیما

بازی دث استرندینگ از بهترین بازی های کوجیما است و دارای سبک خاص خود است. سبکی که برخلاف عناوین مرسوم حال حاضر، بیشتر بر روی ارتباط بین گیمر‌ها تاکید دارد. حالا یا از لحاظ داستانی و یا از نظر مکانیک‌های گیم پلی؛ باید بگویم که بازی سبک جدیدی را تعریف نمی‌کند. اما این که بگوییم بازی کوجیما یک تجربه جدید است، بی راه نگفته‌ایم.  بازی یک اکشن/ماجراجویی سوم شخص که هدف در آن رساندن و تحویل بسته‌های مختلف به مقصد است. نمی‌شود گفت که شاخصه‌هایی که در Death Stranding وجود دارند در هیچ بازی دیگری دیده نشده است اما این را می‌توان گفت که مجموع این شاخصه‌ها به بهترین شکل در بازی Death Stranding گردآوری شده و اثری منحصر‌به‌فرد و جدید را ارائه داده است. بازی Death Stranding تجربه‌ای منحصربه‌فرد از تعامل بین گیم‌پلی، داستان بازی و ارتباط ایجاد می‌کند که برای شخص نویسنده تا به حال در هیچ بازی دیگری تجربه نشده است. عمده نگرانی و صحبت‌هایی که قبل از انتشار بازی بر روی آن بحث‌های زیادی شده بود، این است که بازی فقط راه رفتن یا به عبارتی کول‌بری است. گیم‌پلی در بازی Death Stranding به سه بخش تقسیم می شود که بخش اعظم آن به راه رفتن و رساندن بسته‌هایی خاص از یک نقطه به نقطه دیگر سپری می شود. (یا همان کول‌بری). بخش دیگر آن که به نسبت پیاده‌روی کمتر است، اکشن بازی است و بخش سوم قابلیت‌های آنلاین بازی است که می‌توان گفت این بخش آخر جذابیت‌های بازی را دو چندان کرده است. شاید هدف اصلی کوجیما و تعریفش از سبک Strand همین بخش آنلاین و ارتباط بین مخاطبین بوده است. 

جهان بازی دث استرندینگ بسیار بزرگ است. موانع جغرافیایی به خاطر حوادثی که رخ داده است به اشکال مختلف پیش روی ما قرار دارند. وجود ناهمواری‌های مختلف، رودخانه‌ها، کوه‌ها و البته شرایط آب و هوایی از جمله برف و یخبندان همگی مواردی است که باید برای رساندن محموله خود به مقصد تحمل کرده و از آنها رد بشویم. از این رو امکانات و تجهیزاتی مختلفی در اختیارمان قرار خواهد گرفت که به ما برای گذر از این شرایط کمک خواهد کرد. از طرفی با در اختیار گرفتن تجهیزاتی مختلف سازه‌هایی را خواهیم ساخت که به ما (و البته دیگران) در طول مسیر کمک بسزایی خواهند کرد. در واقع لذت اصلی و شایان بازی به مدیریت و استفاده از این ابزارآلات است که پیاده‌روی را لذت بخش کرده است.

بازی The Phantom Pain

بهترین بازی های کوجیما

شروع فانتوم پین بدون شک طوفانی است و در همان ابتدا درمی یابید که با یکی از بهترین بازی های کوجیما رو به رو هستید.. اما چیزهایی که ما در این مقدمه می‌بینیم، به مراتب شک و شبه‌هایی برایمان به وجود می‌آورد که می‌مانیم آیا چیزی که داریم می‌بینیم، واقعی است یا بخشی از رویای بیگ‌باس. شخصیتی به اسم اسماعیل که ما در ابتدای بازی میبینیم، آنقدر سوال در ما به وجود می‌آورد که مدام در طول بازی می‌پرسیم پس کی می‌فهمیم او چه کسی بود، آن اسب و نهنگ آتشین چه بودند و کلا چه اتفاقی افتاد. قصد باز کردن داستان را ندارم، اما کوجیما با هوشمندی بسیار به تک تک پاسخ‌هایتان جواب می‌دهد. انتظار هم نداشته باشید جوابتان را جایی که دلتان می‌خواهد بگیرید، سازنده‌های بازی مخاطب را آنقدر درگیر بازی می‌کنند که شما حواستان کاملا از اتفاقات قبلی پرت شود و در یک لحظه غافل‌گیرتان کنند. انجام بازی MGS V: Ground Zeroes به نظرم برای هر کسی که می‌خواهد فانتوم پین را بازی کند ضروری است. در واقع مقدمه‌ی اصلی فانتوم پین، نه آن مرحله‌ی آغازین بازی و بیدار شدن اسنیک، بلکه عملیات رخته به کمپ امگا در بازی Ground zero است.

سیستم مبارزات در بازی، تکامل یافته‌ی بازی‌های قبلی با یک سری ویژگی‌های نو است. حالتی در بازی به نام Reflex Mode گذاشته شده که تقریبا کار شما را در لحظه‌ای که دشمن شناساییتان می‌کند راحت کرده است. این قابلیت که از ابتدای بازی به طور پیش فرض فعال است، به محض اینکه دشمن شما را ببیند، بازی حالت اسلوموشن پیدا می‌کند و در این فاصله‌ی چند ثانیه‌ای فرصت دارید تا یا دشمن را قبل از پایان این چند ثانیه و خبرکردن دیگران یا حمله به شما از پا در بیاورید، یا با جهش و فرار به سمتی دیگر، از دشمن دور شوید و وارد تبادل آتش شوید. در اقدامی هوشمندانه از طرف سازنده‌ها، این قابلیت اختیاری است و حتی اگر آن را غیر فعال کنید، امتیازی ویژه در بازی دریافت می‌کنید. شوتینگ و نبردهای تن به تن، گروگان گیری، بیهوشی یا کشتن دشمن در خفا، اسیرکردن سربازان و فرستادنشان به پایگاه مادر، استفاده از وسایل نقلیه، اسب سواری و تلفیق اجرای عملیات با یاری که همراهتان است، تنها گوشه‌ای از عملکردهای شما در طول بازی است. اسنیک جدا از اینکه یک تکاور و کماندو است، باید یک رهبر با برنامه و کار درست باشد. سازندگان بازی این بار جدا از روند عادی بازی که همان مخفی‌کاری و جنگ با دشمنان است، قابلیت‌های استراتژی و مدیریتی را به روشی هوشمندانه وارد بازی کرده‌اند.

سری بازی های متال گیر Metal Gear Solid

Metal-Gear-Solid

مطمئناً اگر جزو کسانی باشید که حتی یک نسخه از این سری را بازی نکرده‌اید برای شما جای تعجب دارد که سری بازی های متال گیر Metal Gear Solid چطور یک عنوان می‌تواند تا این حد طرفداران دیوانه‌واری داشته باشد! خالق این سری یکی از بازیسازان بزرگ ژاپنی، “هیدئو کوجیما” است که فکر نکنم کسی وجود داشته باشد که آوازه نام ایشان به گوشش نخورده باشد!
ایشان برای ساخت هر نسخه از متال‌گیر، به تماشای فیلم های متعددی مشغول می‌شوند و بیشتر ایده‌های داستان‌های خود را از روی همین فیلم ها پیدا و در متال گیر استفاده می‌کند و تمام این تلاش ها منجر به خلق یکی از
بهترین بازی های کوجیما یعنی سری بازی های متال گیر شد. همچنین کوجیما استاد تلفیق داستان‌های تخیلی و واقعی است و بیشتر سیاستش در ساخت سری متال گیر، اعتراض به سیاست‌های آمریکا و روسیه در توسعه سلاح‌های هسته‌ای بوده است. کوجیما قبل از اینکه مشغول به ساخت نسخه جدیدی از این سری شود، حدود 1 سال به تحقیق در مورد اتفاقات سیاسی که در آن برهه از نسخه متال گیر اتفاق می‌افتد می‌پردازد. شاید اگر انفجار بمب هسته‌ای در هیروشیما و جنگ بین آمریکا و ژاپن رخ نمی‌داد، ما هیچوقت سری متال گیر را در صنعت بازی نمی‌دیدیم. شاید باید بگوییم متال گیر رمانی است دقیق از یک نویسنده ماهر که عاشق صحنه‌های سینمایی است!
متال گیر یعنی دقت، زیبایی، معما و اعتراض به سیاست‌های اشتباه در هر نقطه جهان (بیشتر به آمریکا بخاطر شعار در قبال سلاح‌های هسته‌ای)، یعنی نمایش شخصیتی از یک سرباز وفادار (بیگ باس) که بعد از خدمت به کشورش مجبور به کشتن نزدیکترین فرد زندگی اش شده و در پایان متوجه می‌شود که بازیچه دست سیاست مداران قرار گرفته بود؛ و همچنین “سالید اسنیک” که تمام عمر خود را برای عدالت می‌جنگد و هیچ زندگی و خانواده‌ای ندارد که برای دیدنشان لحظه شماری کند. او از ابتدا به خاطر تصمیم سران کشور آمریکا یک سرباز بود و هیچ حق انتخابی در زندگی‌اش نداشت و در راه کمک به مردم و نسل‌های آینده در این راه تنها و تنهاتر شد.

بازی های سایلنت هیل Silent Hill

Silent-Hills- بهترین بازی های کوجیما

در سال 1999 شرکت کونامی هم برای اینکه بتواند به رقابت خود ادامه دهد توسط یکی از استعداد های بی نظیر خود یعنی آقای کیچیرو تویاما بازی سایلنت هیل را عرضه کرد. بازی در بعضی جهات شبیه به رزیدنت اویل بود و از جهاتی دیگر بسیار نوآورانه و متفاوت. در اینجا می خواهیم نگاهی مختصر به سیر نزولی ساخت این سری بازی محبوب که این روز ها در وضعیت خوبی قرار ندارد داشته باشیم. آهنگساز افسانه ای یعنی آقای آکیرا یامائوکا یکی از اساسی ترین نقش ها را در ساخت این سری بازی چه به عنوان یک آهنگساز و چه به عنوان یک تهیه کننده ایفا کرده است و مطمئنا بخش زیادی از موفقیت های این عنوان به ایشان باز میگردد. شرکت کونامی در ابتدا که به دنبال یک موسیقیدان مناسب برای بازی بود آقای یامائوکا برای اینکار داوطلب شد زیرا فکر می کرد که تنها خودش قادر است برای این بازی آهنگسازی را انجام دهد. چهار نسخه ی ابتدایی سری سایلنت هیل به دست تیم ژاپنی Team Silent ساخته شد اما بعد از ساخت نسخه ی چهارم شرکت کونامی این استدیو را منحل کرد و روند ساخت بازی را به دست افراد و شرکت های غربی سپرد!

کلام آخر

در این مطلب سعی شد به معرفی بهترین بازی های کوجیما بپردازیم. این بازی های از محبوب ترین بازی های ویدئویی تاریخ بازی های ویدئویی هستند. شما کدام یک از بازی های کوجیما را قبلا تجربه کرده اید؟ نظر شما درباره آن ها چیست؟ نظرات خود را با ما و سایر همراهان این بلاگ درمیان بگذارید.